اگر پیگیر ماجراهای پایانناپذیر صداوسیما و پلتفرمهای پخش صوت و تصویر باشید، حتماً میدانید که معمولاً پای ثابت آنها یکی از زیرمجموعههای «صبا ایده» است. مخصوصاً دو پلتفرم مشهور آپارات و فیلیمو در این سالها همواره حاشیههای فراوان داشتهاند. آنچه در ادامه میآید، حاصل یک گفتوگوی نهچندان طولانی با محمدجواد شکوریمقدم مدیرعامل این هلدینگ است. شکوریمقدم سرسختانه از پلتفرمهایش و تولیدات آنها دفاع میکند. تلاش کردیم بخشی از حاشیههایی را که در این ماهها درباره فعالیت فیلیمو وجود داشته در گفتوگو با او مطرح کنیم. حاصل این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
در فیلیمو درآمدها با هزینهها مطابقت دارد؟ در واقع درآمدها کفاف هزینههای فیلیمو را میدهد؟
بله در یکی دو سال اخیر که میدهد.
هزینه تولید یک سریال روزانه چقدر است؟
روزانه نیست، قسمتی است و بسته به موضوع و محتوا متفاوت است.
درآمدی که برمیگردد بر اساس اشتراک و آگهی است؟
درآمد در یک سبد تعریف میشود؛ اشتراک، آگهی و… شما ورودی میدهید و از تمام مزایای این ورودی استفاده میکنید. ممکن است یک محصول سوخت شود، اما بعضی محصولات روی پلتفرم چند برابر تاثیر میگذارد.
بار قبل که با هم صحبت کردیم، گفتید میخواهید هر روز یک اپیزود جدید داشته باشید؟
الآن تقریباً پنج تا شش اپیزود در هفته داریم.
اما همه اختصاصی فیلیمو نیست؟
غیر از آکتور و مهمونی، بقیه اختصاصی هستند. البته این اعداد بالا پایین میشود، نمیتوان دقیق تنظیم کرد؛ کار کیفی است. ما دنبال ۶ روز پر کردن پلتفرم نیستیم.
آیا ۳۶۵ اپیزود جدید در سال ساخته میشود؟ میخواهم به این برسم که اگر هزینه تولید هر اپیزود دو میلیارد تومان هم باشد، سالانه بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه تولید فیلیمو است.
بله درست است اما این سرمایه یکجا هزینه نمیشود. نتفلیکس تولیداتش را چهارساله مستهلک میکند؛ اما ما مثلاً ۷۰۰ میلیارد تخمینی شما را در دو سال مستهلک میکنیم. اینها با هم فرق دارند اما به هر حال درآمدمان کمی بیشتر از هزینههاست.
در سینما حرفهای زیادی درباره پولشویی زده میشود. همین حرفها کمکم به حوزه VODها هم کشیده شده و گفته میشود سود سینمای ایران در تولید است نه پخش و فروش.
به نظرم این حرفها ربطی به فضای فرهنگی ندارد؛ افرادی که اینگونه صحبت میکنند اصلاً فعال این صنف نیستند. در حوزه سینما بعضی آدمها شاید برای پرستیژ یا برخی اهداف دیگر، پول خرج کنند که به نظرم اسمش پولشویی نیست. اما در نمایش خانگی، ما یک شرکت خصوصی هستیم، تمام بیزینسهای VOD الآن اینطور هستند که باید فعالیت کنند و مطابق بازار هزینه و فایده داشته باشند. پولشویی اصولاً بزن در رویی است؛ یک رفتار بیحساب و کتاب است.
اما ما چارچوب داریم و کارمان تداوم دارد؛ یعنی تولید و عرضه نباید متوقف شود. ما محصولاتمان را با پول اشتراک و تبلیغات میسازیم. شاید همه تولیدات سال، سودآور نباشند اما سریالهای کیفی، کلی ما را جلو میاندازند؛ به هر حال هر بیزینسی، فوت و فن خود را دارد. کسانی که این حرفها و حاشیهها را درست میکنند قطعاً دودوتا چهارتای این صنعت را بلد نیستند و اصولاً درک درستی از بازار نمایش خانگی ندارند.
چه تعداد مشترک دارید؟
چون با ایرانسل هم هستیم، محاسبهاش تغییر میکند. بین یک و نیم تا دو میلیون «اکانت واچر» متغیر است، البته دقت کنید «یونیک واچر» با مشترک متفاوت است. ضمن اینکه هر اکانت به طور متوسط سه تا چهار بیننده دارد.
با این تفاصیل، چرا سال قبل اوراق مرابحه منتشر کردید؟
اینها ادبیاتشان فرق میکند. وقتی من ۶۰۰ میلیارد، ۷۰۰ میلیارد تومان در سال محتوا میسازم، میتوانم اوراق منتشر کنم که نقدینگی جذب کنم. این بحث جزو همان قواعد کسبوکار است که قبلاً عرض کردم. ضمن اینکه بحث نقدینگی و استهلاک دارایی فرق میکند. چون کسبوکارمان خدماتی است نمیتوانیم پابهپای تورم پیش برویم. کالا تولید نمیکنیم که بتوانیم سریع گران کنیم و از همین رو ممکن است مشکل نقدینگی پیدا کنیم.
همه اوراق مرابحه فروش رفت؟
بله. عدد انتشار اوراق ما البته در بازار که شوخی بود. در بازار، سه چهار هزار میلیارد به سادگی فروش میرود. این یک فرایند مشخص دارد. تضمینها و وثایق ملکی لازم گرفته میشود در نهایت اوراق منتشر میشود.
زمانی گفته بودید وارد بورس میشوید، چه شد؟
راستش را بخواهید فضا خیلی شفاف نیست و ما هم الآن تشنه بورس نیستیم.
اما انتشار اوراق مرابحه این را نمیگوید.
آن یک راه جذب نقدینگی سریع است. این دو با هم فرق دارند. اینکه میخواهیم نقدینگی داشته باشیم با اینکه وارد یک مسیر خاکی و غیرشفاف شویم تفاوت دارد. نقدینگی را از چندین راه میشود جذب کرد. از بانک، اوراق مرابحه، تبلیغات و… کار ما هزینه-فایده است. ما دیدیم هزینه فرایندهای پیچیده بورس برایمان بهصرفه نیست.
N روش جذب سرمایه دارید و باز هم سراغ همکاری با نهادهایی مثل اوج میروید؟
کدام همکاری؟
سقوط یا همین غریب؟
اولاً که صد درصد سریال سقوط تولید خودمان است. وقتی داعش برای مردم موضوعی خاص، جذاب و سرگرمکننده است ما هم از آن الهام میگیریم. از این منظر نگاه کنید. از سوی دیگر مگر با اوج همکاری کردن اشکالی دارد؟ وقتی محتوای خوب و جذاب بسازد، چه اشکالی دارد؟
میگویید سقوط تولید شما بود؛ اما خبرهای زیادی درباره سرمایهگذاری روی آن منتشر شد و بعد هم در حالی که مجوز ساترا نداشت، پخش شد. چطور میشود از پس این موضوع برآمد؟
چیزی که میگویید، از فضای رسانهای است و یک ماجرای پیچیده دارد با مختصات قانونی و فراقانونی! نکته اصلی این است که باید بپذیریم فضای تولید محتوا در کشور تغییر کرده؛ مساله این است که باید بروند برای فضای جدید قانونگذاری کنند و موضوع را به معنای مطلق کلمه روشن کنند. مثلاً نمیشود گفت کلاً تولید محتوای سمعی بصری روی بستر اینترنت یک مدل مجوز میخواهد یا فقط از این پنجره باید مجوز صادر شود ولاغیر! خب خبرگزاریها که الآن ویدئو تولید میکنند باید چه کنند؟ با کسانی که به صورت شخصی محتوا تولید محتوا میکنند چه باید کرد؟
یعنی شما برای سریالها از ساترا مجوز نمیگیرید؟
ببینید ما به خاطر کسبوکارمان بهتر است بتوانیم با همهجا تعامل داشته باشیم. ساترا اگر بیاید و تعامل شکل بگیرد، کج دار مریز پیش برویم، بهتر است. البته این را بگویم ما خودمان سیستم نظارت داخلی داریم، تهیهکننده داریم، ناظر داریم و… محتوا را خودمان میبینیم و نظارت میکنیم.
قبلاً سینما فضای راحتتری بود و محتواها آزاداتر بودند؛ اما الآن نمایش به خانهها کشیده شده است.
ما بین این دوتا هستیم. تعدیل شدهایم. فاصله خط قرمزهای سینما با ما خیلی زیاد است. تعدیلشده چارچوبهای آنها هستیم.
بعد از «جوکر» کلی ریالیتیشو تولید شد؛ اما هیچکدام به اندازه «جوکر» محبوب نشد. به نظر میرسد این ژانر خیلی تکراری و دستمالی شده. صداتو در همین مسیر نیست؟
بستگی دارد کار با چه کیفیتی تولید شود. تولید محتوا مساله پیچیدهای است و موفقیت یک اثر به هزار پارامتر بستگی دارد. مثلاً «شبهای مافیا» را متوقف کردیم چون فکر کردیم تکراری است اما دیدیم مردم دنبالش هستند. ما با انبوهی از کاربران طرفیم نه فقط با یک گروه روشنفکر و نخبه. درباره «صداتو» هم این اثر خلاقانه و متفاوت است؛ به نظرم ساختار تعاملی «صداتو» بدیع و بکر است و امیدواریم موفق شود.
شما محتوا را میخرید یا تولید میکنید؟
الآن سازمان تولید داریم و بیشتر آثار، کار خودمان است. اما خب اگر کار ارزشمندی برایمان بیاورند، نه نمیگوییم.
به نظر میرسد نبرد برای نمایش در صفحه بزرگ جدی شده، ابزارهای شما چیست؟ فیلیمو باکس قرار است این کار را برایتان انجام دهد؟
از طریق آن نیست. باکسهای زیاد اندرویدی هستند و بعضاً با ما هم طرف قراردادند. مرورگرهای سامسونگ و LG هم هستند. لزوماً هم تلویزیون نیست؛ بیگ اسکرین است.
برنامه بعدی شما در این زمینه چیست؟
فضای جدید، خودش دارد حرکت میکند. چیزی که الآن ما روی آن تمرکز کردهایم و دوست داریم اتفاق بیفتد این است که کاربر برای دیدن محتوا روی پلتفرم، بیش از دانلود کردن یا دیدن ماهواره ارزش بگذارد و ساختار تعاملی هر روز تکمیلتر شود؛ از این رفتار تعاملی کلی اتفاق خوب بیرون میآید.
بعضی پلتفرمها روابط خوبی با تولید دارند. بازیگران جدیدی که میآیند در برابر فیلیمو شانسی دارند؟ آیا تولیدکنندههای جدید از محبوبیت فیلیمو چیزی کم میکنند؟
ببینید، مساله فقط «کیفیت» است. به نظرم با اینکه همه چیز را نمیشود فرمولایز کرد اما ما تا جایی که بشود فرمولایز میکنیم تا ریسک تولید محتوا را کم کنیم. از طرفی هر وقت رقابت باشد، جنگ قیمت پیش میآید. این در سینما لحاظ شده، در VODها هم باید همین اتفاق بیفتد. مثلاً در سینما نرخ فلان کارگردان دست بازار آمده است. برای اهالی فرهنگ و هنر هم باید این اتفاق بیفتد تا هزینه تولید مدیریت شود.
متن این مصاحبه را در سایت یا مجله پیوست بخوانید